نام و نام خانوادگی: محمدحسین فهمیده
تاریخ تولد: اردیبهشت 1346
تاریخ شهادت: 8 آبان 1359
شهادت: بستن نارنجک به کمر و رفتن زیر تانک
هشتم آبان هر سال، یادآور خاطره رزمنده کوچکی است که با نثار جان خود، بر سرخی و طراوت خون شهیدان انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی افزود. او در نوجوانی به یکباره قلههای شرف و غیرت را پیمود، که چه بسیار اهل ریاضت و سیر و سلوک در پیمودن این راه پرفراز و نشیب بر این رهگذر الهی غبطه میخورند.
آری، شهید حسین فهمیده با اشتیاق به دیدار پروردگار، سرشار از عشق به رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی رحمهالله و غیرت و شهامت دینی، خود را لایق شهادت ساخت و خون خود را تا ابد در رگهای ایران اسلامی به جریان واداشت.
شهید محمدحسین فهمیده، فرزند "محمدتقی" در یکی از روزهای بهاری اردیبهشت سال ۱۳۴۶ (مصادف با سوم محرم) در شهر خون و قیام، در خانهای محقر و کوچک در محله پامنار قم به دنیا آمد و در محیطی مذهبی و خانوادهای متدین پرورش یافت. در سال ۱۳۵۲ در "دبستان روحانی" قم مشغول به تحصیل شد. در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ به پخش اعلامیههای رهبر کبیر انقلاب مبادرت ورزید حتی چند بار "ضد انقلابها" کتکش زده بودند تا دست از این کارها بر دارد اما او منصرف نشده بود.
در زمستان سال ۱۳۵۷ نیز در تظاهرات انقلاب اسلامی شرکت نمود. در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷، موفق به دیدار مقام معظم رهبری شد.
آنها شهر قم را دوست داشتند ولی رفتن به تهران برایشان رؤیایی شیرین بود. دیدن خانه جدیدشان در کرج همه را خوشحال کرده بود. روزی که برای اولینبار به مدرسه راهنمایی "خیابانی" کرج قدم گذاشت، به خود نهیب زد: «همه بچهها دوست تو هستند! هیچکس غریبه نیست!». آقای ناظم و معلمها فرمان امام درباره تشکیل بسیج را توضیح میدادند.
روح وی نیز مانند میلیونها جوان و نوجوان دیگر کشور، دچار تحولات عظیمی شد و شیفته حضرت امام گردید. شهید فهمیده نوجوانی شجاع، فعال، کوشا و خوش برخورد بود و به مطالعه علاقه زیادی داشت. با وجود آنکه به سن تکلیف نرسیده بود، نماز میخواند و همچنین برای والدین خود احترام خاصی قائل بود. محمدحسین با عشق و علاقه به تحصیل، همواره دانشآموز وظیفهشناس و موفقی بود. او همزمان با تحصیل، با پشتکار فراوان در کمک به پدر نیز میکوشید و با وجود سن کم، در فعالیتهای مذهبی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شرکت میجست.
شهید فهمیده، پس از پیروزی انقلاب با تشکیل بسیج در آذر سال ۱۳۵۸ به فرمان امام خمینی رحمهالله، به خیل عظیم بسیجیان جان بر کف پیوست.
پس از حوادث کردستان، با وجود سن کم و جثه کوچکش راهی آنجا شد، ولی برادران کمیته به علت کمی سن، او را بازگرداندند. این قهرمان کوچک آرام ننشست و با شرکت در آموزشهای رزمی، تابستان سال ۱۳۵۹ را گذراند.
محمدحسین فهمیده، آنچنان گوش به فرمان رهبر بود که در شروع جنگ تحمیلی، بیدرنگ با رساندن خود به جبهه، در اطاعت از فرمان رهبری و پاسداری از میهن کوششها کرد. با این حال، رزمندگان که متوجه شدند او سیزده سال دارد، وی را برگرداندند و درصدد برآمدند از او تعهد بگیرند دیگر از شهر کرج خارج نشود، ولی او رضایت نداد و خطاب به آنان گفت: «خودتان را زحمت ندهید. اگر امام بگویند هر جا باشم، آماده رفتن هستم. من باید به مملکت خدمت کنم. من تعهد نمیدهم». پس از این، زمزمه رفتن به جبهه را بین دوستان و خانوادهاش سر داد. پس از آن، یک روز که به بهانه خرید نان از خانه خارج شده بود، به دوستش گفت سه روز بعد که به جنوب رسید، به خانوادهاش خبر دهد که او به جبهه رفته است.
همان روزهای نخست و با وجود سن و سال کم به فرماندهان ثابت میکند که لیاقت و شهامت حضور در جبهه را دارد. او در همان مدت کوتاه رشادتهای فراوانی از خود نشان داد.
مدتی بعد او و دوستش "محمدرضا شمس" زخمی شدند و آنها را به بیمارستان ماهشهر بردند. حسین و محمدرضا تا حالشان خوب شد، دوباره به جبهه برگشتند. اما اینبار فرمانده اجازه نمیداد حسین به «خط مقدم» برود.
چند روز بعد، حسین با کلی لباس و اسلحه عراقیها پیش فرماندهشان آمد. فرمانده با کمال تعجب فهمید که او اینها را با دست خالی از عراقیها غنیمت گرفته است. همین شد که به حسین اجازه داد تا دوباره به خط مقدم برگردد.
در خط مقدم جبهه، شهید فهمیده به اتفاق دوستش، "محمدرضا شمس" در یک سنگر بودند. محمدرضا زخمی شد و محمدحسین با سختی فراوان او را به پشت خط رساند و به جایگاه پیشین خود بازگشت. او با مشاهده تانکهای عراقی که به طرف رزمندگان هجوم آورده و درصدد محاصره و قتلعام آنها بودند، تاب نیاورد و در حالی که تعدادی نارنجک به کمر بسته و در دستش گرفته بود، به طرف تانکها حرکت کرد. در این هنگام، تیری به پایش خورد و او را مجروح ساخت، ولی نتوانست در اراده محکم و پولادین محمدحسین خللی وارد کند. ازاینرو، بدون هیچ تردیدی تصمیم خود را عملی ساخت و از لابه لای تیرهایی که از هر سو به طرفش میآمد، خود را به تانک پیش رو رساند و با استفاده از نارنجک، موفق شد آن را منفجر کند و خود نیز تکه تکه شد. پس از انفجار تانک، مهاجمان عراقی گمان کردند حملهای صورت گرفته است. از اینرو، روحیه خود را باختند و با سرعت هر چه تمامتر تانکها را رها کردند و پا به فرار گذاشتند. در نتیجه، حلقه محاصره شکسته شد و پس از مدتی نیروهای کمکی رسیدند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاکسازی کردند.
صدای جمهوری اسلامی ایران، با قطع برنامه های عادی خود، اعلام کرد که نوجوانی سیزده ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته، آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است.
امام خمینی رحمه الله علیه در پیامی به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی فرمود: «رهبر ما آن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود، ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگتر است. با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.»
با این کلمات، حسین فهمیده و فداکاری او در تاریخ پرشکوه سرافرازی های ایران ثبت شد و جاودانه ماند. اکنون هر نوجوان ایرانی، محمدحسین فهمیده را جاودان های میداند که سبب افتخار هر ایرانی است. بقایای پیکر شهید محمدحسین فهمیده در بهشت زهرای تهران، قطعه ۲۴، ردیف ۴۴، شماره ۱۱، به خاک سپرده شد.
رهبر معظم انقلاب، میفرمایند: «زنده نگهداشتن یاد حادثه شهادت دانشآموز بسیجی، "شهید فهمیده" از اصالتهای دفاع مقدس میباشد.» مقام معظم رهبری در دیدار با خانواده او در رابطه با فداکاری و شجاعت او فرمودند: «بروز چنین حوادثی که از تربیت صحیح و اصالتهای خانوادگی است، صرفاً در محیطهای اسلامی جلوهگری و نورافشانی میکند.»
سید شهیدان اهل قلم، حاج مرتضی آوینی، در قسمتی از برنامه پنجم روایت فتح با نام "شهری در آسمان"، شهادت محمدحسین فهمیده را اینگونه ترسیم میکند: «خرمشهر، از همان آغاز خونین شهر شده بود. خرمشهر، خونین شهر شده بود. آیا طلعت را جز از منظر این آفاق میتوان نگریست؟ آنان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهایشان زیر تانکهای شیطان تکه تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست. اما... راز خون آشکار شد. راز خون را جز شهدا در نمییابند. گردش خون در رگهای زندگی، شیرین است. اما ریختن آن در پای محبوب، شیرینتر... شایستگان آنانند که قلبشان را عشق تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ جایی برای ماندن ندارد. شایستگان جاودانانند. حکمرانان جزایر سرسبز اقیانوس بیانتهای نور، که پرتوی از آن همه کهکشان آسمان دوم را روشنی بخشیده است.
عضو خبرنامه ما شوید .
تمام حقوق سایت متعلق به یاران حسین (ع) می باشد .
جهت عضویت در خبرنامه کلیک کنید